به پایگاه خبری تحلیلی زیست سیما خوش آمدید معرفی و یا تبلیغ رویدادهای علمی و کسب و کارها به معنای تائید آنها نیست در مورد صحت آنها جویا شوید

آموزش و پرورش و ارتقا فرهنگ محیط‌زیستی - پایگاه خبری تحلیلی زیست سیما | پایگاه خبری تحلیلی زیست سیما
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) می فرماید:
۞ هر مسلمانی درختی بنشاند یا کشته‌ای بکارد و انسان یا پرنده یا چارپایی از آن بخورد، برای او صدقه محسوب می‌شود ۞
Friday, 4 October , 2024
امروز : جمعه, ۱۳ مهر , ۱۴۰۳ - 1 ربيع ثاني 1446
شناسه خبر : 1114
  پرینتخانه » علمی تاریخ انتشار : 27 دی 1398 - 11:08 | 565 بازدید | ارسال توسط :
وظایف نظام آموزشی در حفظ محیط زیست

آموزش و پرورش و ارتقا فرهنگ محیط‌زیستی

هانِ امروز در حال توسعه و تحول است. محیط‌زیست در سلامت و توسعه پایدار جامعه در هر زمان از تاریخ بشر نقش و اهمیت داشته است. استفاده از هرگونه ابزار در جهت گسترش فرهنگ حفاظت از محیط‌زیست می تواند حال و نیز آینده بشری را تضمین کند. بدیهی است برای ایجاد چنین فضایی بیش از هر زمان نیاز به دانایی، قدرت و فرهنگ و توانایی است. بنابراین، توسعه پایدار و حفاظت از محیط‌زیست زمانی حاصل خواهد شد که محیط طبیعی و فرهنگ انسان با هم مرتبط باشند و در یک راستا حرکت کنند.

چکیده

مشکلات مربوط به محیط‌زیست جهانی هستند. فرهنگ عامل اصلی و نیروی محرک توسعه پایدار و حفاظت از محیط‌زیست است. آموزش محیط‌زیست به‌منظور ایجاد فرهنگ عمیق، یعنی تربیت افراد دارای احساس مسئولیت نسبت به محیط‌زیست و دارای دانش، نگرش، انگیزه، تعهد و مهارت‌های لازم برای فعالیت‌های مختلف در جهت ایجاد محیط‌زیستی سالم و پاک و تعهد به نگهداری از محیط برای نسل‌های آینده ضرورت دارد. حفاظت از طبیعت و احترام به محیط‌زیست، در کشور ایران که فرهنگی کهن دارد، دارای سابقه‌ای دیرینه است. طبیعت و به‌خصوص درخت و جنگل در اسطوره‌شناسی ایرانیان بسیار اهمیت داشته است. در زمان هخامنشیان جلوگیری از آلودگی عناصر چهارگانه آتش، خاک، هوا و آب مورد توجه بوده است. حفظ و حمایت از طبیعت و محیط‌زیست در دین مبین اسلام توصیه شده است. مسلمانان ایرانی هنوز هم در روستاها آب را مهریه حضرت فاطمه(س) می‌دانند و آلوده کردن آن را گناه می‌شمارند. پیامبر اکرم(ص) فرموده‌اند «نزد من شکستن شاخه درخت به منزله شکستن بال فرشته است». اصولاً برای ایجاد توسعه فرهنگی سه رویکرد مطرح است: «رویکرد مبتنی بر قانون»، «رویکرد مبتنی بر اخلاق» و «رویکرد مبتنی بر آگاهی». به‌نظر می‌رسد مورد سوم یعنی رویکرد مبتنی بر آگاهی در مقایسه با دو رویکرد دیگر قابلیت تأثیرگذاری بسیار عمیق‌تر در جامعه دارد. آموزش‌وپرورش که یکی از مهم‌ترین مجریان آموزش و ایجاد فرهنگ است، می‌تواند از این رویکرد در جهت توسعه فرهنگ حفاظت محیط‌زیست بهره‌برداری کند. برای دستیابی به نتایج مطلوب در جهت ایجاد فرهنگ صحیح در هر زمینه، نیاز به ارتباط و تعامل دستگاه‌های متولی آموزش‌وپرورش است و ارتباط تنگاتنگ دو سویه می‌تواند بسترهای مناسب آموزش رفتارهای مناسب و مورد نظر را در فرهنگ جدید در بین کودکان و نوجوانان و در نتیجه بین افراد جامعه فراهم سازد.

 

مقدمه

جهانِ امروز در حال توسعه و تحول است. محیط‌زیست در سلامت و توسعه پایدار جامعه در هر زمان از تاریخ بشر نقش و اهمیت داشته است. استفاده از هرگونه ابزار در جهت گسترش فرهنگ حفاظت از محیط‌زیست می تواند حال و نیز آینده بشری را تضمین کند. بدیهی است برای ایجاد چنین فضایی بیش از هر زمان نیاز به دانایی، قدرت و فرهنگ و توانایی است. بنابراین، توسعه پایدار و حفاظت از محیط‌زیست زمانی حاصل خواهد شد که محیط طبیعی و فرهنگ انسان با هم مرتبط باشند و در یک راستا حرکت کنند. وجود اخلاق زیست‌محیطی در تک‌تک افراد جامعه می‌تواند شادابی و پویایی را برای جامعه به ارمغان آورد. مهم‌ترین راهکار مؤثر در این جهت‌ فرهنگ‌سازی و بومی‌سازی رفتارهای تمامی افراد جامعه در این راستا و نهادینه کردن اخلاق حفاظت از محیط‌زیست است. به ‌این دلیل است که آموزش مستمر، مداوم و مبتنی بر تحقیق و پژوهش، رمز ایجاد و بهبود فرهنگ صحیح در هر فرد، سازمان و جامعه است و آموزش‌وپرورش مؤثرترین سازمان در راستای این فرهنگ‌سازی در جهان امروز است.

حفاظت از طبیعت و احترام به محیط‌زیست، در کشور ایران که فرهنگی کهن دارد، دارای سابقه‌ای دیرینه است

بیان مسئله

محیط‌زیست موضوعی جهانی است و محیط‌زیست در سطح ملی و بین‌المللی در معرض تهدیدهای جدی است. انسان‌ها در سراسر دنیا در طول زمان به این درک رسیده اند که آلودگی محیط‌زیست و عدم توجه به آن فاجعه محسوب می‌شود و در هر گوشه‌ای از دنیا که رخ دهد به تمام کره زمین آسیب خواهد رساند؛ ولی با وجود همه این اطلاعات، بی‌توجهی به محیط‌زیست و در نتیجه تخریب آن به‌دست انسان هنوز عاملی تهدیدکننده است؛ زیرا محیط‌زیست فضایی است که در آن همه‌چیز به ‌هم مربوط است و در آن رخدادهایی دائم در حال جریان است که بر بودن و پویایی دلالت دارد.

فرهنگ صحیح در ارتباط با طبیعت، باید بتواند روحیه طبیعت‌دوستی و هماهنگی با طبیعت را در انسان شکل دهد و نگاه انسان را به محیط‌زیست و منابع طبیعی و تمام آنچه در اطراف اوست، متفاوت و نوعی احساس مسئولیت در قبال آن‌ها در درون وی ایجاد کند.

آموزش محیط‌زیست به‌منظور ایجاد فرهنگ عمیق یعنی تربیت افراد دارای احساس مسئولیت نسبت به محیط‌زیست و  دارای دانش، نگرش، انگیزه، تعهد و مهارت‌های لازم برای فعالیت‌های مختلف در جهت ایجاد محیط‌زیست سالم و پاک و تعهد به نگهداری از آن برای نسل‌های آینده صورت می‌گیرد [۱]. در نتیجه توسعه پایدار تغییر در بنیادها را اقتضا می‌کند. عدالت اجتماعی، حفظ میراث فرهنگی، حفظ محیط‌زیست، داشتن جامعه سالم، برآوردن نیازها و توجه به نسل آینده در شمار مفاهیمی است که زیربنای توسعه پایدار را تشکیل می‌دهد[۲] و با توجه به این مهم که توسعه پایدار توجه به انسان و نیازهای اوست، مشارکت خود انسان در تمام مراحل هر فرایند یک اصل محسوب می‌شود.

از این رو باید تمامی بنیادهای فرهنگی توسعه را شناسایی کرد و نیز عواملی که می‌توانند جامعه را در ایجاد فرهنگی توسعه یافته و در راستای توسعه پایدار و حفاظت از محیط‌زیست یاری کنند، شناسایی کرد و از آن‌ها یاری جست.

تأثیر فرهنگ بر توسعه و حمایت از محیط‌زیست

فرهنگ عامل اصلی و نیروی محرک توسعه پایدار و حفاظت از محیط‌زیست است[۳]. فرهنگ از نظر تایلور تمام رسوم، هنرها، علوم، مذهب و رفتار سیاسی است که مجموعه آن باعث متمایز کردن جامعه‌ای نسبت به جامعه دیگر می‌شود. این نکته حائز اهمیت است که توسعه فرهنگی نسبت به توسعه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از وسعت بیشتری برخوردار است؛ به‌طوری که جامعه‌شناسان معتقدند پویایی در فرهنگ جامعه منجر به پیشرفت و توسعه در تمامی زمینه‌ها می‌شود.

اگر به آدابی که در رسالت پیامبران نهفته است با نگاهی عمیق و دقیق بنگریم، مشاهده خواهیم کرد که در واقع پیامبران نیز هر یک با تلاش و پیگیری فراوان نوعی فرهنگ را در میان مردم زمان خویش تثبیت می‌کردند که پیامد آن به نفع مردم بود. همان‌طور طبق تعریف چارلز وینیگ۱ فرهنگ شامل تمام الگوهای هنری، اجتماعی، ایدئولوژی و مذهبی می‌شود که انسان برای سلطه بر محیط‌زیست خود استفاده می‌کند.

آموزش محیط‌زیست به‌منظور ایجاد فرهنگ عمیق یعنی تربیت افراد دارای احساس مسئولیت نسبت به محیط‌زیست و  دارای دانش، نگرش، انگیزه، تعهد و مهارت‌های لازم برای فعالیت‌های مختلف در جهت ایجاد محیط‌زیست سالم و پاک و تعهد به نگهداری از آن برای نسل‌های آینده صورت می‌گیرد

فرهنگ مردم ایران در طی قرون گذشته در ارتباط با محیط‌زیست

حفاظت از طبیعت و احترام به محیط‌زیست، در کشور ایران با داشتن فرهنگی کهن سابقه‌ای دیرینه دارد. طبیعت و به‌خصوص درخت و جنگل در اسطوره‌شناسی ایرانیان بسیار اهمیت داشته است. ایرانیان درختان را انسان‌های خوبی می‌پنداشتند که پس از مرگ به درخت بدل شده‌اند و اعتقاد داشتند هیچ‌گاه نباید کسی درخت کهنسالی را قطع کند.

در اوستا از قول اهورامزدا نقل‌شده است: ملتی که درخت مثمر می‌کارد و زمین‌های لم‌یرزع را به زمین‌های کشاورزی تبدیل می‌کند، خوشبخت‌تر خواهد بود. بعضی از درختان چون چنار، سرو، کنار و انار نزد ایرانیان محبوبیت زیادی داشته‌اند. درخت سرو در افسانه‌های پارسی درخت مینوی و بهشتی دانسته شده است. حتی بررسی آثار ادبی و ادبیات نسل‌های گذشته، توجه پیشینیان به عدم تخریب طبیعت و توجه به حفظ و حراست از محیط‌زیست را نشان می‌دهد؛ به‌گونه‌ای که دقیقی و فردوسی در اشعار خود از سروی نام برده‌اند که زرتشت آن را از بهشت آورده و در کاشمر خراسان کاشته است. در زمان هخامنشیان جلوگیری از آلودگی عناصر چهارگانه آتش، خاک، هوا و آب مورد توجه بوده است. چند صد سال قبل از میلاد مسیح(ع) اولین منطقه حفاظت شده دنیا زمانی ایجاد شد که خشایارشا پس از لشکرکشی خود به آسیای صغیر حفاظت منطقه‌ای از جنگل‌های سرو را به گارد سلطنتی خویش سپرد[۴].

همه ما داستان انوشیروان و مردی پیر که در روز درختکاری درخت گردو می‌کاشت را شنیده‌ایم؛ جمله طلایی آقای فن هاگن آلمانی، پدر علم جنگلداری را که می‌گفت حداکثر آن‌قدر برداشت کنیم که سالانه می‌روید و جنگل را حداقل به صورتی که از گذشتگان دریافت کرده‌ایم، به آیندگان بسپاریم؛ آن پیرمرد در ۱۴ قرن پیش به انوشیروان گفت: دیگران کاشتند و ما خوردیم ما بکاریم دیگران بخورند.

تعریف اصل توسعه پایدار بر همین ایده و فکر ایرانی استوار است. حفظ و حمایت از طبیعت و محیط‌زیست در دین مبین اسلام نیز توصیه شده است.

مطالعه زندگی رسول اکرم(ص) کاملاً مبین این است که ایشان از تمامی علم مربوط به فرایند طبیعت برخوردار بوده و از تمامی ارتباطات میان موجودات در اکوسیستم و طبیعت آگاه بوده است و طبیعت را نه‌تنها فاقد شعور نمی‌دانست، بلکه چنانچه در سوره فصلت آیه ۵۳، طبیعت دارای شعور و از نشانه‌ها و آیات الهی شمرده می‌شود.  با توجه به روش و سیره پیامبر اکرم(ص) اگر و تنها اگر زندگی پیامبر گرانقدرمان الگوی زندگی مسئولان و مردم باشد تخریب طبیعت و رخدادهایی مشابه بعید به‌نظر می‌رسد[۵].

آموزش‌وپرورش با آموزش‌های مستقیم و غیرمستقیم می‌تواند تأثیرات شگرفی، لااقل بر نصف جمعیت کشور بگذارد و هرگونه برنامه‌ریزی صحیح می‌تواند قدم‌های بزرگی در جهت ایجاد فرهنگ حفاظت از محیط‌زیست بردارد

آموزش و پرورش رکن اساسی فرهنگ‌سازی

براساس آخرین آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار و فناوری اطلاعات و ارتباطات وزارت آموزش‌وپرورش، در مجموع آمار جمعیت دانش‌آموزی کشور بدون احتساب بزرگسالان (محصلان مراکز آموزش از راه دور): ۱۲ میلیون و ۳۶۸ هزار و ۷۹۳ نفر و به تفکیک جنسیت: ۵ میلیون و ۹۸۱ هزار و ۴۷۴ دانش‌آموز دختر و ۶ میلیون و ۳۸۷ هزار و ۳۱۹ دانش‌آموز پسر است[۶]. با محاسبه‌ای بسیار ساده می‌توان این طور برآورد کرد، حتی با این فرضیه که تمام دانش‌آموزان در خانواده‌های تک‌فرزند باشند، می‌توان مخاطبان آموزش‌وپرورش را حداقل سه‌برابر این تعداد دانست، به گونه ای که دانش‌آموزان مخاطبان مستقیم و مادران و پدران مخاطبان غیرمستقیم به حساب می‌آیند. بنابراین، آموزش‌وپرورش با آموزش‌های مستقیم و غیرمستقیم می‌تواند تأثیرات شگرفی، لااقل بر نصف جمعیت کشور بگذارد و هرگونه برنامه‌ریزی صحیح می‌تواند قدم‌های بزرگی در جهت ایجاد فرهنگ حفاظت از محیط‌زیست بردارد. اصولاً برای ایجاد توسعه فرهنگی سه رویکرد را مطرح می‌کنند[۷].

۱٫ رویکرد مبتنی بر قانون که به موجب آن به‌وسیله مقررات و استانداردها جامعه را وادار به انجام نوع خاصی از رفتار، یا پرهیز از رفتار دیگری می‌کنند.

۲٫ رویکرد مبتنی بر اخلاق در این رویکرد انسان تحت‌تأثیر خواسته‌های قوه قاهره نیست و به‌نوعی احساس مسئولیت درونی در قبال مسائل مختلف می‌کند.

۳٫ رویکرد مبتنی بر آگاهی این رویکرد منجر به پشتیبانی و گسترش فرهنگ و توانمندسازی جامعه برای حفظ ارزش‌ها، انتقال آن به نسل‌های بعد و یا جوامع دیگر می‌شود.

مورد سوم در مقایسه با دو رویکرد دیگر قابلیت بیشتری برای تأثیرگذاری بسیار عمیق‌تر در جامعه دارد و آموزش‌وپرورش به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مجریان آموزش و ایجاد فرهنگ می‌تواند از این رویکرد در جهت توسعه فرهنگ حفظ محیط‌زیست بهره‌ برد[۸]. تعلیم‌وتربیت عبارت است از فراهم آوردن زمینه‌ها و عوامل به فعلیت رساندن یا شکوفا کردن فرد در جهت رشد و تکامل اختیاری او به‌سوی هدف‌های مطلوب و براساس برنامه‌های سنجیده شده.

در جهت اهمیت تعلیم‌وتربیت همین بس که اولین معلم خداوند است و پیغمبران و امامان، معلمان بشریت هستند، چنانچه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «انی بعثت معلما» به درستی که مبعوث شدم تا تعلیم دهم.

نظام تعلیم‌وتربیت به‌دلیل تحت پوشش داشتن میلیون‌ها دانش‌آموز و به‌طور غیرمستقیم خانواده‌های آن‌ها و با توجه به دوران طولانی ارتباط، مناسب‌ترین فضای آموزشی در زمینه فرهنگ‌سازی محسوب می‌شود؛ چرا که آموزش فرایندی است که افراد جامعه از طریق آن نقش‌ها، قواعد، روابط و به‌طور کلی فرهنگ جامعه خود را فرا می‌گیرند.

قابل ذکر است که برای دستیابی به نتایج مطلوب در جهت ایجاد فرهنگ صحیح در هر زمینه، نیاز به ارتباط و تعامل دستگاه‌های متولی با آموزش‌وپرورش است و تنها در ارتباط تنگاتنگ دو سویه می‌تواند بسترهای مناسب آموزش رفتارهای مناسب و مورد نظر در فرهنگ جدید را در بین کودکان و نوجوانان و در نتیجه افراد جامعه فراهم کند.

نظام تعلیم‌وتربیت به‌دلیل تحت پوشش داشتن میلیون‌ها دانش‌آموز و به‌طور غیرمستقیم خانواده‌های آن‌ها و با توجه به دوران طولانی ارتباط، مناسب‌ترین فضای آموزشی در زمینه فرهنگ‌سازی محسوب می‌شود

روش‌های فرهنگ‌سازی در پایه‌های مختلف

ارتباط اخلاقی هم‌آهنگ فرد و محیط‌زیست وی از نظر حفاظت از محیط‌زیست و اعتلای آن اگرچه به عادت‌ها و آموزش‌های دوران کودکی و پیش از دبستان نیز بستگی دارد، اما داشتن آگاهی در زمینه محیط‌زیست و توسعه درک او نسبت به فرایندها و ارتباطات داخلی در محیط‌های طبیعی و مصنوعی لازم است، به صورتی که شخص به ارزش‌ها و نظریات، انگیزه‌ها و تعهدات خود نسبت به حفاظت از محیط‌زیست جامعه عمل بپوشاند و سبب می‌شود که شخص اقداماتی برای حل مسائل محیط‌زیست و بهبود کیفیت زندگی به‌عمل آورد. به عبارت دیگر، توسعه آگاهی فرد به این معناست که فرد نسبت به حوادث و متغیرات فیزیکی، زیستی، اجتماعی ـ اقتصادی و سیاسی محیط‌زیست خود حساسیت نشان دهد و نسبت به مسائل ناشی از آن‌ها نگران باشد و نسبت به اصلاح مشکلات انسانی (مثل فقر، بی‌سوادی، بی‌عدالتی اجتماعی و تخریب منابع طبیعی)، قدرت تشخیص و توصیف و خواستی صمیمانه داشته باشد و برای ابداع روش‌ها و وسایل مورد نیاز جهت رفع مشکلات زیستی و مهارت‌های لازم را کسب کند[۹]. بنابراین آموزش حفاظت از محیط‌زیست باید فرایندی در راستای این اهداف باشد و مدرسه کانونی بسیار مؤثر در جهت این اهداف خواهد بود.

آموزش در مقطع ابتدایی

کودکان و نیز خردسالان مهدکودک‌ها فطرت پاک و آماده‌ای دارند که چون لوحی است که اگر با آموزش‌های صحیح زیست‌محیطی توأم شود، این آموزش‌ها را چون اعضای بدن خود رشد خواهند داد و بر شخصیت و فطرت آنان تأثیرات شگرف خواهد گذاشت. اشاعه فرهنگی غنی در میان فرزندان این مرز و بوم آینده این آب و خاک را پرثمر و درخشان خواهد کرد. البته باید توجه داشته باشیم که نقش والدین در دوران کودکی بسیار حائز اهمیت است. بنابراین، مدرسه می‌تواند با ارتباط مستمر و آموزش والدین از طریق انجمن‌های مدرسه دانش‌آموزان و نیز والدین را مورد آموزش مؤثرتر قرار دهد. به‌وسیله آموزش‌های بازی‌گونه در ابتدایی کودکان روش‌های حفظ محیط‌زیست خود را به خوبی می‌آموزند. برگزاری مسابقات و تحقیقات کتابخانه‌ای و پژوهشی حتی در این مقطع می‌تواند تأثیرات شگرفی در یادگیری داشته باشد. گنجانیدن مشکلات و مسائل مربوط به محیط‌زیست کشور از جمله کم‌آبی، آلودگی محیط‌زیست و عوامل آلوده‌کننده و اهمیت منابع طبیعی در کشورمان در کتب درسی یکی از بزرگ‌ترین عوامل در ایجاد حساسیت در کودکان نسبت به محیط‌زیست است.

تهیه پیک‌های ماهانه توسط اداره‌های مناطق و مدارس و استفاده از دانش‌آموزان در تهیه اخبار و اطلاع‌رسانی در زمینه محیط‌زیست می تواند آن‌ها را نسبت به مسائل محیط‌زیستی اطراف خود مسئول بار آورد.

برگزاری مسابقات علمی و پژوهشی و هنری در زمینه‌های مختلف محیط‌زیست از جمله شناخت طبیعت و منابع طبیعی بومی، عوامل آلوده‌کننده محیط‌زیست و حتی ارائه راه‌حل توسط کودکان در جهت حل مشکلات می‌تواند تأثیرات بسزایی در این مقطع داشته باشد.

انتقال معارف و فرهنگ در کنار تربیت شخصیت در این دوران (نوجوانی)  جایگاه ویژه‌ای دارد

دانش‌آموزان دوره ابتدایی بسیار به معلمان خود اعتماد می‌کنند و این خود یک نقطه عطف برای سرمایه‌گذاری در جهت تربیت معلمان دلسوز طبیعت و حساس به محیط‌زیست است. برگزاری دوره‌های ضمن‌خدمت و راهنمایی و تربیت معلمان دوران ابتدایی خود می‌تواند به میزان زیادی قدم‌های مؤثر را در جهت حفظ محیط‌زیست و توسعه پایدار بردارد؛ چرا که معلم حساس به محیط‌زیست خودآگاهی لازم در این راستا را به دانش‌آموزان خود با روشی کاملاً صحیح و کارا خواهد داد. استفاده از روش‌های نوین در آموزش مانند: یادگیری از طریق همیاری، شیوه نمایشنامه‌ای (ایفای نقش)، شیوه بحث گروهی، الگوی بدیهه‌پردازی یا نوآفرینی، الگوی تفکر استقرائی، روش یورش مغزی، در دوره ابتدایی معمولاً بهترین روش برای ایجاد عادت‌های خوب و آگاهی‌های ماندگار است. بنابراین، ارائه طرح‌هایی مانند: همیار محیط‌زیست، یعنی انتخاب دانش‌آموزان ابتدایی به‌عنوان نگهبانان محیط‌زیست به شدت آنان را در جهت حفظ محیط‌زیست حساس می‌کند (مشابه طرح همیار پلیس).

دوره‌های اول و دوم دبیرستان

از سن ۱۲-۱۳ سالگی کودکی رفته‌رفته جای خود را به نوجوانی می‌سپارد. روسو این دوران را به لحاظ تحولات عمیق تولد ثانوی نام نهاد. اطلاق این عبارت به خوبی نمایانگر اهمیت و حساسیت دوران بلوغ و نوجوانی در رشد فکری و جنسی فرد است. نقطه عطف تربیتی این دوران پرآشوب، یافتن و شناخت توانایی‌ها، امکانات و ظرفیت‌های درونی فرد است که راه را برای یافتن هویت و نقش اجتماعی باز می‌کند. حیات جمعی و نیاز به عضوی از گروه بزرگ‌تر بودن مقدمه فعالیت‌های اجتماعی می‌شود. خیال‌بافی، تنوع علایق و عقاید، میل به مباحثه و مخالفت با اطرافیان، همگی مقدمه پختگی عقلی است و فرصت مناسبی برای ایجاد شوق و انگیزه به مطالعه و عادت دادن نوجوان به مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر در زمینه‌های مختلف محیط‌زیست خود فراهم می‌آورد. خوب می‌دانیم که هرگونه تحصیل و مطالعه به شرط آنکه عمیق باشد تربیت‌کننده نیز هست. آدمی چیزی را که به درستی بشناسد و آن را دوست بدارد. این علاقه وسیله معرفت او می شود. انتقال معارف و فرهنگ در کنار تربیت شخصیت در این دوران جایگاه ویژه‌ای دارد. بخش وسیعی از تربیت در دوره نوجوانی از راه کار و حرفه‌آموزی انجام می‌گیرد به شرط اینکه به قول موریس دبس شغل و حرفه را به‌نوعی تدبیر فنی تقلیل ندهیم، بلکه آن را اصلی از اصول زندگانی بشماریم و فعالیت‌های فرهنگی مخصوص نوجوانان را بر پایه آن قرار دهیم. امام صادق(ع) به ابوجعفر احول که از اصحاب و مبلغان دین بود فرمود: به جوانان رو کن و ایشان را تبلیغ کن چرا که ایشان به‌سوی هر خیر و نیکی بیشتر سرعت می‌گیرند.

اهم ویژگی‌های دانش‌آموزان دوره متوسطه (۱۴ تا ۱۷ ساله) عبارت‌اند از: بروز بخش اعظمی از استعدادهای اختصاصی به‌دنبال استعدادهای عمومی ـ رشد سریع قوای جسمانی و نیرومندی کم‌سابقه ـ رشد کامل هوش و رسیدن قدرت یادگیری به حد اعلای خود ـ  فزون گرفتن الگوپذیری و همانند سازی ـ جهت‌دار شدن کنجکاوی نوجوان ـ دست یافتن به قواعد اجتماعی پایدار و احساس محدودیت نسبت به برخی از قواعد اجتماعی و خانواده ـ گرایش به امور سیاسی و مرام و مسلک ـ افزایش روحیه ارزش‌گذاری به امور فرهنگی، هنری و علمی ـ ورود به مرحله تفکر انتزاعی و گسترده شده توانایی‌های فکری و ذهنی ـ شک و تردید در باورها و اعتقادات برای دوباره‌سازی آن‌ها .

ارائه طرح‌هایی مانند: همیار محیط‌زیست، یعنی انتخاب دانش‌آموزان ابتدایی به‌عنوان نگهبانان محیط‌زیست به شدت آنان را در جهت حفظ محیط‌زیست حساس می‌کند

با توجه به خصوصیات دانش‌آموزان در این سنین و با توجه به نظریه جدید یادگیری که می‌گوید: یادگیری نوعی تأثیرگذاری دو طرفه است بین فرد و محیط اجتماعی خاصی که وی در آن به ‌سر می‌برد (نظریه یادگیری اجتماعی) و پیروان این نظریه عوامل یادگیری را چنین می‌دانند: مشاهده آنچه برای دیگران روی می‌دهد، با تجربه مستقیم و سرانجام با گرفتن دستورالعمل برای کاری که باید انجام دهد، چیزی را فرا می‌گیرد. باید بخش بزرگی از آموزش در مقطع دبیرستان مبتنی بر مشاهده، بررسی و تحقیق باشد که آموزشی مفید، ماندگار و کارامد است و می‌تواند دانش‌آموز را در جهت حفاظت از محیط‌زیست به ‌حرکت وا دارد. جستجوگری و به ورطه عمل درآوردن فرضیات خود می‌تواند تأثیرات کاملاً ماندگار و عمیق در دانش‌آموز نسبت به توسعه پایدار و حفاظت از محیط‌زیست بگذارد و دانش‌آموز خواهد توانست، آموخته‌های خود را در محیط واقعی به اجرا درآورد.

یکی از بنیادی‌ترین اقدامات تربیت معلمان و مربیان مهدکودک‌ها، مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان در رشته‌های علوم پایه، جغرافی، زمین‌شناسی و ادبیات به‌صورت اجرای دوره‌های آموزشی رسمی و خصوصی آموزشی، ضمن خدمت یا آموزش‌های مکاتبه‌ای است

پیشنهادها

۱٫به‌منظور اجرایی کردن روند توسعه آگاهی‌ها، مسئولیت‌پذیری و عادات در دانش‌آموزان یکی از بنیادی‌ترین اقدامات تربیت معلمان و مربیان مهدکودک‌ها، مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان در رشته‌های علوم پایه، جغرافی، زمین‌شناسی و ادبیات به‌صورت اجرای دوره‌های آموزشی رسمی و خصوصی آموزشی، ضمن خدمت یا آموزش‌های مکاتبه‌ای است؛ به‌طوری که معلمان ضمن کسب آگاهی کامل و بین‌رشته‌ای محیط‌زیست موضوعات تخصصی رشته خود و با استفاده از خطوط راهنما و روش‌شناسی این رشته آشنا شوند که در این مسیر معلمان در فرایند آموزش و تدریس خود، به‌خصوص مباحث زیست‌محیطی را مورد توجه قرار دارد و در بیان این موضوعات شرایط زیست‌محیطی منطقه مورد توجه و محور مباحث قرار گیرد. چرا که کار آن‌ها می‌تواند به‌طور مستقیم، یا غیرمستقیم بر محیط‌زیست منطقه‌ای اثر داشته باشد.

۲٫هماهنگی و انطباق برنامه‌ها و مواد درسی با مسائل محیط‌زیست و حفاظت از محیط‌زیست ویژه دانش‌آموز هر منطقه باشد. (مثلاً محیط‌زیست شهری، روستایی، صنعتی تجاری، اقتصادی و غیره) چنین برنامه‌ریزی درسی می‌تواند تأثیرات عمیق آموزشی و قابل لمس بر دانش‌آموزش داشته باشد.

۳٫برگزاری جشنواره‌ها و مسابقات فرهنگی و هنری در بین دانش‌آموزان در جهت اعتلای فرهنگ زیست‌محیطی و حفاظت از محیط‌زیست می‌تواند در تمامی مقاطع کارساز باشد.

۴٫برگزاری مسابقات،جشنواره‌ها و سمینارهای مربوط به توسعه فرهنگ زیست‌محیطی برای معلمان با ارائه مقالات و پیشنهادات در بهبود شرایط و در جهت بهبود روش‌های آموزشی و ایجاد فرهنگ زیست‌محیطی نیز می‌تواند بستر مناسبی نه‌تنها در جهت افزایش آگاهی معلمان، بلکه دانش‌آموزانی که تحت آموزش آنان هستند فراهم آورد.

۵٫ارتباط مستقیم سازمان حفاظت از محیط‌زیست با سازمان آموزش‌وپرورش در راستای ایجاد طرح‌ها و برنامه‌ریزی‌های مستمر و مداوم در جهت توسعه فرهنگ حفاظت از محیط‌زیست مانند: تعیین همیاران محیط‌زیست در مدرسه از میان دانش‌آموزان انتخاب شوند (مشابه طرح همیار پلیس) که ایام تعطیلات نوروز و تابستان از محیط‌زیست مراقبت کنند. همچنین، با انتخاب برخی دانش‌آموزان به‌عنوان نگهبانان محیط‌زیست که در مدرسه و محیط‌های آموزشی فعالیت کنند، می‌توان میزان حساسیت دانش‌آموزان را نسبت به محیط‌زیست خود افزایش داد.

۶٫معلم محیط‌زیست مشابه معلمان بهداشت مدارس که مسئولیت آموزش و بالا بردن سطح آگاهی معلمان و دانش‌آموزان و والدین آنان نسبت به مشکلات محیط‌زیست و ایجاد حساسیت در حفاظت از محیط‌زیست باشند.

۷٫برگزاری دوره‌های آموزشی کوتاه‌مدت به‌صورت دوره‌های ضمن‌خدمت برای بالا بردن سطح آگاهی معلمان آموزش‌وپرورش از بحران‌های محیط‌زیست و ایجاد حساسیت نسبت به حفاظت از محیط‌زیست.

۸٫برگزاری جلسات ماهانه، ترمیک و یا سالانه در سازمان حفاظت از محیط‌زیست و ادارات تابع و آگاهی از میزان فعالیت‌های مجریان و نمایندگان محیط‌زیست در آموزش‌وپرورش و ارزیابی میزان فعالیت و بررسی نتایج حاصل توسط سازمان حفاظت از محیط‌زیست.

پی‌نوشت‌ها

۱٫Winick-1977

منابع

۱٫بررسی تأثیر آموزش محیط‌زیست بر ارتقای دانش و نگرش معلمان مقطع ابتدایی منطقه ۱۲ آموزش‌وپرورش.

۲٫صادقی حسین، فتحی مهدی، ماهنامه مهندسی فرهنگی، ۳۰/۲۹ خرداد و تیر، ۱۳۸۸٫

۳٫بررسی عوامل فرهنگی مؤثر بر حفظ محیط‌زیست شهر تهران، عبدالرضا ادهمی، الهام اکبرزاده.

۴٫شناخت، حفاظت و بهسازی محیط‌زیست ایران پروفسور دکتر علی یخکشی (۱۳۸۱).

۵٫سبک زندگی پیامبر اکرم(ص ) در ارتباط با محیط‌زیست، فاطمه‌سادات نبی‌پور، میترا فربین، کنفرانس سبک زندگی پیامبر(ص).

۶٫گفت‌وگوی اسدالله اسدی گرمارودی رئیس مرکز آموزش نیروی انسانی، آمار و فناوری وزارت آموزش‌وپرورش در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبری فارس «توانا».

۷٫راهبرد توسعه پایدار از بخش دانی، مجموعه مقالات توسعه پایدار ۱۳۹۰٫

۸٫کریمی داریوش، همتیان فریبا، صدفی نژاد لیلا، مجموعه مقالات، راهکارهای توسعه فرهنگ محیط‌زیست، جلد اول، ۱۳۸۴٫

۹٫آموزش بین‌المللی محیط‌زیست، تاریخچه، دانش پایه و روش‌های آموزشی آن، ترجمه فیروزه برومند (۱۳۷۰).

۱۰٫صدیق، عیسی (١٣۵۴) تاریخ فرهنگ ایران از آغاز تا زمان حاضر، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ هفتم.

۱۱٫مراحل تربیت، اثر موریس دبس، انتشارات دانشگاه تهران، (١٣۴١).

۱۲٫کیمیای سبز، ۱۳۸۲، معاونت امور جنگل سازمان جنگل‌ها.

۱۳٫هشدار، محمد خسروشاهی، شهاب‌الدین قوامی، ۱۳۵۸٫

۱۴٫راهنمای عملی مشارکت و ترویج منابع طبیعی، علی‌محمد شاعری، حشمت‌الله اسعدی، ۱۳۸۲٫

۱۵٫تاریخ تحول منابع طبیعی ایران، داریوش کیخسروی، نورالله … ۱۳۸۶٫

۱۶٫نگرشی بر منابع طبیعی از دیدگاه اسلام، غلامرضا اکبری، ۱۳۸۶٫

فاطمه‌سادات نبی‌پور، معلم زیست‌شناسی، کارشناس ارشد زیست‌شناسی سلولی و مولکولی

میترا فربین، معلم زیست‌شناسی، کارشناس ارشد سیستماتیک گیاهی

فرحناز حامدی، معاون آموزشی و کارشناس ارشد برنامه‌ریزی درسی

نویسنده : زیست سیما | منبع خبر : رشد
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.